امروزه توجه افراد به توانايي‌ها و تقويت هوش خود بسيار زياد شده است. در اين مقاله درباره انواع هوش در روانشناسي و كاربرد انواع هوش توضيحاتي بيان شده است. به شما پيشنهاد مي‌كنيم در ادامه ما را همراهي كنيد تا با تست هوش چندگانه گاردنر و ۳۴ نوع هوش دنيا آشنا شويد.
سر فصل‌هاي عنوان‌شده در اين مقاله عبارتند از:
- تعريف هوش
- انواع هوش در روانشناسي
- انواع هوش از نظر گاردنر
- كاربرد انواع هوش
- ۳۴ نوع هوش
- تست انواع هوش
- تست هوش چندگانه گاردنر
- بازي‌هاي هوش كاردنر
تعريف هوش
به مجموعه‌اي از استعدادها كه تمركز، درك، يادگيري، حافظه، دقت، پردازش و استدلال در آن‌ها وجود دارد هوش مي‌گويند.
انواع هوش در روانشناسي
روانشناسان با توجه به كاركردي كه از هوش انتظار دارند، انواع هوش را بررسي كرده‌اند. نظريات متفاوتي درباره انواع هوش مطرح شده است كه از بين آن‌ها نظريه هوش چندگانه گاردنر و نظريه هوش سه‌گانه دانا زوهار و يان مارشال مقبوليت بيشتري دارند؛ كه در ادامه به بررسي آن‌ها مي‌پردازيم.
در اين نظريه، انواع هوش با هوش جسماني كه به معني توانايي كنترل بدن و استفاده از اشيا است، شروع مي‌شوند و با توجه به سيستم‌هاي عصبي مغز مشخص مي‌شوند. صاحبان اين نظريه معتقدند هوش‌هاي متفاوت انسان زيرمجموعه‌اي از سه هوشي كه در ادامه به آن‌ها مي‌پردازيم، هستند.
اين هوش مرتبط با مهارت‌هاي منطقي و زبان‌شناسي است؛ كه هم‌اكنون بيشتر از ساير هوش‌ها به عنوان ملاك موفقيت آموزشي شناخته مي‌شود. اين هوش براي حل مسائل رياضي و منطقي است.
-
هوش هيجاني (EQ) :
هوش عاطفي يا هيجاني باعث شناخت احساسات و بروز آن‌ها به صورت مطلوب مي‌شود. همچنين از اين هوش، براي مديريت عواطف خود و ديگران استفاده مي‌كنند كه در موفقيت‌هاي شخصي و حرفه‌اي تاثير به‌سزايي دارد.
-
هوش معنوي (SQ) :
هوش معنوي درك و توجه به جهان هستي و پاسخ دادن به سوالاتي درباره معناي زندگي و ارتباط انسان و جهان هستي است. همچنين هنگامي كه انسان با كارهاي معنوي تلفيق پيدا كند، از هوش معنوي خود استفاده كرده است.
انواع هوش از نظر گاردنر
گاردنر به بررسي انواع هوش پرداخت و آن‌ها را در ۹ بخش تقسيم كرد:
-
هوش رياضي:
توانايي محاسبه، انجام عمليات رياضي و انجام فرضيات مرتبط است. ما به‌وسيله‌ي مفاهيم انتزاعي و فكر نمادين، روابط رياضي را درك مي‌كنيم.
-
هوش موسيقيايي:
توانايي افراد در تشخيص دادن ريتم و تن صدا است. بين احساس انسان و موسيقي ارتباط عميقي وجود دارد.
-
هوش طبيعت‌گرايي:
هوش طبيعت‌گرا در آن قسمت از مغز جاي دارد كه مسئوليت درك و شناخت الگوريتم‌ها، نمونه‌ها، نقشه‌ها، شناخت مغايرت پديده‌ها، گروه‌بندي آنان و برقراري رابطه ميان اجزاي طبيعت را برعهده دارد. همچنين اين دسته از افراد علاقه زيادي به طبيعت، حيوانات و گياهان دارند.
-
هوش معنوي:
به مسائلي مانند علت وجود انسان، معناي هستي و اين‌دسته از سوالات مي‌پردازند.
-
هوش ميان‌فردي:
به توانايي درك و تعامل با ديگر افراد مربوط مي‌شود. اين هوش مربوط به ارتباطات كلامي، غيركلامي و جلب توجه ديگران است. معلمان، هنرپيشه‌ها و مددكاران در صورتي موفق خواهند بود كه از اين هوش خود استفاده كنند.
-
هوش بدني:
هوش برخورداري از مهارت‌هاي فردي است و لازمه آن، ارتباط ذهن و بدن است. افرادي مانند ورزشكاران، جراحان و صنعت‌گران از اين هوش بهره‌مند هستند.
-
هوش كلامي:
توانايي توضيح، بيان احساسات و مفهوم كلمات است. شاعران، رمان‌نويسان و سخنران‌هاي عمومي هوش كلامي بالاتري نسبت به بقيه دارند.
-
هوش درون‌فردي:
توانايي شناخت فرد از خودش، احساساتش و خواسته‌هايش است. اگر اين هوش را داشته باشيد به‌راحتي مي‌توانيد براي آينده خود برنامه‌ريزي كنيد. روانشناسان و رهبران هوش درون‌فردي بالايي دارند.
-
هوش فضايي:
با درك پديده‌هاي ديداري ارتباط دارد. اين دسته از افراد ابعاد را خيلي خوب تخمين مي‌زنند.
منبع: اينجا
امروزه توجه افراد به توانايي‌ها و تقويت هوش خود بسيار زياد شده است. در اين مقاله درباره انواع هوش در روانشناسي و كاربرد انواع هوش توضيحاتي بيان شده است. به شما پيشنهاد مي‌كنيم در ادامه ما را همراهي كنيد تا با تست هوش چندگانه گاردنر و ۳۴ نوع هوش دنيا آشنا شويد.
سر فصل‌هاي عنوان‌شده در اين مقاله عبارتند از:
- تعريف هوش
- انواع هوش در روانشناسي
- انواع هوش از نظر گاردنر
- كاربرد انواع هوش
- ۳۴ نوع هوش
- تست انواع هوش
- تست هوش چندگانه گاردنر
- بازي‌هاي هوش كاردنر
تعريف هوش
به مجموعه‌اي از استعدادها كه تمركز، درك، يادگيري، حافظه، دقت، پردازش و استدلال در آن‌ها وجود دارد هوش مي‌گويند.
انواع هوش در روانشناسي
روانشناسان با توجه به كاركردي كه از هوش انتظار دارند، انواع هوش را بررسي كرده‌اند. نظريات متفاوتي درباره انواع هوش مطرح شده است كه از بين آن‌ها نظريه هوش چندگانه گاردنر و نظريه هوش سه‌گانه دانا زوهار و يان مارشال مقبوليت بيشتري دارند؛ كه در ادامه به بررسي آن‌ها مي‌پردازيم.
در اين نظريه، انواع هوش با هوش جسماني كه به معني توانايي كنترل بدن و استفاده از اشيا است، شروع مي‌شوند و با توجه به سيستم‌هاي عصبي مغز مشخص مي‌شوند. صاحبان اين نظريه معتقدند هوش‌هاي متفاوت انسان زيرمجموعه‌اي از سه هوشي كه در ادامه به آن‌ها مي‌پردازيم، هستند.
اين هوش مرتبط با مهارت‌هاي منطقي و زبان‌شناسي است؛ كه هم‌اكنون بيشتر از ساير هوش‌ها به عنوان ملاك موفقيت آموزشي شناخته مي‌شود. اين هوش براي حل مسائل رياضي و منطقي است.
-
هوش هيجاني (EQ) :
هوش عاطفي يا هيجاني باعث شناخت احساسات و بروز آن‌ها به صورت مطلوب مي‌شود. همچنين از اين هوش، براي مديريت عواطف خود و ديگران استفاده مي‌كنند كه در موفقيت‌هاي شخصي و حرفه‌اي تاثير به‌سزايي دارد.
-
هوش معنوي (SQ) :
هوش معنوي درك و توجه به جهان هستي و پاسخ دادن به سوالاتي درباره معناي زندگي و ارتباط انسان و جهان هستي است. همچنين هنگامي كه انسان با كارهاي معنوي تلفيق پيدا كند، از هوش معنوي خود استفاده كرده است.
انواع هوش از نظر گاردنر
گاردنر به بررسي انواع هوش پرداخت و آن‌ها را در ۹ بخش تقسيم كرد:
-
هوش رياضي:
توانايي محاسبه، انجام عمليات رياضي و انجام فرضيات مرتبط است. ما به‌وسيله‌ي مفاهيم انتزاعي و فكر نمادين، روابط رياضي را درك مي‌كنيم.
-
هوش موسيقيايي:
توانايي افراد در تشخيص دادن ريتم و تن صدا است. بين احساس انسان و موسيقي ارتباط عميقي وجود دارد.
-
هوش طبيعت‌گرايي:
هوش طبيعت‌گرا در آن قسمت از مغز جاي دارد كه مسئوليت درك و شناخت الگوريتم‌ها، نمونه‌ها، نقشه‌ها، شناخت مغايرت پديده‌ها، گروه‌بندي آنان و برقراري رابطه ميان اجزاي طبيعت را برعهده دارد. همچنين اين دسته از افراد علاقه زيادي به طبيعت، حيوانات و گياهان دارند.
-
هوش معنوي:
به مسائلي مانند علت وجود انسان، معناي هستي و اين‌دسته از سوالات مي‌پردازند.
-
هوش ميان‌فردي:
به توانايي درك و تعامل با ديگر افراد مربوط مي‌شود. اين هوش مربوط به ارتباطات كلامي، غيركلامي و جلب توجه ديگران است. معلمان، هنرپيشه‌ها و مددكاران در صورتي موفق خواهند بود كه از اين هوش خود استفاده كنند.
-
هوش بدني:
هوش برخورداري از مهارت‌هاي فردي است و لازمه آن، ارتباط ذهن و بدن است. افرادي مانند ورزشكاران، جراحان و صنعت‌گران از اين هوش بهره‌مند هستند.
-
هوش كلامي:
توانايي توضيح، بيان احساسات و مفهوم كلمات است. شاعران، رمان‌نويسان و سخنران‌هاي عمومي هوش كلامي بالاتري نسبت به بقيه دارند.
-
هوش درون‌فردي:
توانايي شناخت فرد از خودش، احساساتش و خواسته‌هايش است. اگر اين هوش را داشته باشيد به‌راحتي مي‌توانيد براي آينده خود برنامه‌ريزي كنيد. روانشناسان و رهبران هوش درون‌فردي بالايي دارند.
-
هوش فضايي:
با درك پديده‌هاي ديداري ارتباط دارد. اين دسته از افراد ابعاد را خيلي خوب تخمين مي‌زنند.
منبع: اينجا
انواع هوش و كاربرد آن‌ها در روانشناسي